مدح و شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
ز سـیـنه آه بـرآریـد با همه شـررش ز دیده اشک ببـاریـد تا رسد اثـرش امام مفـترض الطاعه بر زمین افتاد شبیه جدّ غریبش بخاک خورده سرش میان حجره چو گودال دست و پا میزد شبـیـه ما رگـزیده رسـید درد سـرش به کام تشنه پسر را گهی صدا میزد چه گویم از اثر زهر کینه بر جگرش رسید زادۀ زهـرا به طـرفـة العـیـنی سـر مـبـارک بـابـا به دامن پـسـرش به کربلا همۀ ماجـرا شده با لعـکـس سـر مـبـارک اکـبـر به دامن پـدرش میان حجره امام غـریب بود و جواد ولی به قتل علی لشگریست دور و برش میان حـجـره پـسر در کـنار بابا بود ولی کنار علی چند نیزه در کـمرش صدای یا ابـتـای عـلـی که بود بـلـند رسید قبلِ حسین، آهنی به فرق سرش شبـیه باز شکاری رسید با دل خون نه قوتی به کمر، نه رمق به بال و پرش نگـاهِ حـسرتِ بابـا به ارباً اربا، بود نشست کوه به زانو، شکسته شد به برش صدای عمه میآید، علی ز جا برخیز! خدا کند که نیفـتد به جسم تو گذرش |